خنده
وسط گرما تو آفتاب داشتم پیاده میرفتم خونه یهو دیدم یکی داره بوق میزنه ، برگشتم خیابونو نگاه کردم دیدم بابام با ماشین رد
شد و دست تکون داد,رسیدم خونه,از بابام پرسیدم چرا سوارم نکردی ؟؟؟
میگه ماشین تازه خنک شده بود اگه سوار میشدی هوا گرم میومد تو !
پسورد وایرلسمو ۲روزه عوض کردم کلن محبوبیتمو تو همسایه ها از دست دادم !
یکی یکی سردو سردتر میشن…
امروز یکیشون بلند به اون یکی می گفت :نامرد گدا نذاشت فیلممو کامل دانلود کنم !!
دختره استاتوس زده:
عجب روزگاری است,من تورا میخواهم وتو اورا و او مرا
حالا من که کلا هیچی نفهمیدم ولش کن ولی فکر کنم یکی این وسط همجنس بازه !
کش رفته شده از سایت »»» http://2funny.ir/